فرق بین نقطه و خط در کنار هم قرار گرفتن نقطهها و تشکیل خطه. خطی که بعد از شکلگیری امکان حرکت پیدا میکنه. نقطهای که من و ویترین بودیم در ابتدای کار یا خطی که من و ویترین و همهی همکارانم هستیم در حال حاضر. نمیدونم کلیشه رو دنبال کنم و بگم ایدهی اولیه ویترین از کجا اومد یا اون چیزی رو بگم که الان و حال حاضر توی ذهنم موج میزنه. از این بگم جواب چه سوالهایی شد ویترین و چه اندیشههای فردی ویترین رو متولد کرد یا بگم از آرزوها.
آرزوهای بزرگ و اجتماعی. شاید شما درست بگید و این همه مقدمه برای یک آشپزخانه زیاد باشه ولی برای یک زندگی که برای من شروع شد و گروهی رو در بر گرفت میشه ساعتها گفت و صفحهها نوشت.
نـــه خیلی دور، ویترین آرمـین مـیلانی کارش رو شروع کرد. اسمش خودش بود. دیواری وجود نداشت و از پخت و پز و ظرفشویی تا محل پذیرایی مهمانانم ویترینی بود برای کسانی که از ویترین گذر میکردند. برای مهمانانم توی آشپزخونه و جلوی روشون آشپزی میکردم. اونم از نوع نسبتا غیر متعارف. با توجه به گذشتهی اتودزن گرافیستم هرچی به ذهنم میومد برای یک میز ده نفرهی اجتماعی که روزی چند بار پر و خالی میشد آشپزی میکردم. زمان گذشت و خوش بخت بودم که استقبال شد. کمکم کارآموز و دستیارهایی اومدن. مهمانان بیشتری برای ویترین هم. روز اول و ماه اول فکر اینکه بخوام مکان ویترین رو بزرگ کنم شوخی بود اما انتظاراتی بود و قطعا سلیقهی من هم رو به تغییر. درست دو سال میگذشت که ویترین دوم چراغش روشن شد و چه روشناییای که از روز اول استقبال بینظیر شد و کلی از بچههای علاقهمند دورم جمع شدند و با هم هر روز با عشق برای عدهی زیادی از ویترینیها آشپزی کردیم. همچنان جلوی چشمانشان. چون همچنان چیزی برای پنهان کردن نبود و فقط عشق به اون چیزی که در حال انجام، تا اینکه ششم اسفند ۹۸ ویترین بخاطر کرونای ملعون بسته شد.
ویترین بعد از سه ماه به سبک جدیدی سعی کرد با شرایط جدید خودش رو همسو کنه و سبک جدیدی از خودش رو نشون داد.
اما ویترین جدید با کلی اتفاقات و مفاهیم جدید بعد از یک سال و یک ماه و سه روز دوباره پذیرای ویترینیها شد.
اینبار دو آشپزخانهی همچنان باز با دو سبک متفاوت و یک میز اجتماعی.
توضیحات بیشتر رو در صفحههای مختلف همین سایت خواهید دید و میخوانید.